چگونه پروتکل Solid عاملیت دیجیتال را احیا می‌کند

0
12
چگونه پروتکل Solid عاملیت دیجیتال را احیا می‌کند

وضعیت کنونی هویت دیجیتال، در هم ریخته و آشفته است. اطلاعات شخصی ما در صدها مکان مختلف پراکنده شده‌اند: از شرکت‌های شبکه‌های اجتماعی و شرکت‌های اینترنت اشیاء گرفته تا نهادهای دولتی، وب‌سایت‌هایی که در آن‌ها حساب کاربری دارید، و حتی دلالان داده‌ای که هرگز نامشان را نشنیده‌ایم. این نهادها داده‌های ما را جمع‌آوری، ذخیره و بعضاً بدون اطلاع یا رضایت ما مبادله می‌کنند. این داده‌ها اغلب تکراری، ناهمخوان و ناسازگار هستند. ما ممکن است صدها یا حتی هزاران پروفایل دیجیتال تکه‌تکه داشته باشیم که حاوی اطلاعاتی متناقض یا حتی از لحاظ منطقی ناممکن‌اند. هر یک از این پروفایل‌ها برای هدف خاصی ایجاد شده‌اند، اما هیچ مرجع متمرکزی وجود ندارد که همه را هماهنگ کند و اختیار کامل را به ما به‌عنوان مالک هویت دیجیتال‌مان بازگرداند.

ما به شکست‌های امنیتی عظیمی که در نتیجهٔ کنترل داده‌ها توسط نهادهای متعدد رخ داده، عادت کرده‌ایم. سال‌ها نقض حریم خصوصی باعث تصویب قوانین متعدد در ایالات مختلف آمریکا، اتحادیه اروپا و دیگر نقاط جهان شده است، به همراه مطالبه‌هایی برای ایجاد حفاظت‌های سخت‌گیرانه‌تر. اما در حالی که این قوانین عمدتاً بر محرمانگی داده‌ها تمرکز دارند، چیزی برای حفاظت از یکپارچگی داده‌ها وجود ندارد.

در این زمینه، یکپارچگی داده به دقت، انسجام و قابلیت اتکای آن در سراسر چرخهٔ عمرش اشاره دارد. یعنی داده‌ها نه‌تنها باید به‌درستی ثبت شوند، بلکه باید در تمام سامانه‌ها منسجم، به‌روز و قابل تأیید باشند. وقتی داده فاقد یکپارچگی باشد، می‌تواند شامل تناقض‌ها، خطاها یا اطلاعات منسوخ باشد—مواردی که در دنیای واقعی تبعات جدی دارند.

بدون یکپارچگی، ممکن است شما هم‌زمان به‌عنوان یک نوجوان دسته‌بندی شوید و همچنین به سه فرزند نوجوان نسبت داده شوید—که از لحاظ زیست‌شناسی ناممکن است. بدتر از آن، شما هیچ دیدی به پروفایل‌هایی که به هویت‌تان نسبت داده شده‌اند ندارید، هیچ راهی برای اصلاح خطاها در اختیار ندارید، و هیچ مکانیزم معتبری برای به‌روزرسانی داده‌ها در تمامی پلتفرم‌ها وجود ندارد.

نقض‌های یکپارچگی معمولاً به اندازهٔ نقض‌های محرمانگی رسانه‌ای نمی‌شوند، اما واقعیت بسیار نگران‌کننده است. مقاله‌ای در نشریهٔ Atlantic در سال ۲۰۱۷ نشان داد که نرخ خطا در برخی دسته‌های اطلاعات شخصی بیش از ۵۰٪ است. ممیزی سال ۲۰۱۹ دلالان داده نشان داد که حداقل ۴۰٪ از ویژگی‌هایی که این دلالان به کاربران نسبت می‌دهند، «کاملاً نادرست» هستند. در سال ۲۰۲۲، ادارهٔ حمایت مالی مصرف‌کنندگان ایالات متحده هزاران مورد را مستند کرد که در آن مصرف‌کنندگان به دلیل ترکیب‌های غیرممکن در داده‌های پروفایل‌شان از دریافت مسکن، شغل یا خدمات مالی محروم شدند. گزارش “Digital Denials” از مرکز ملی حقوق مصرف‌کنندگان نیز نادرستی‌های فاحش در داده‌های مربوط به غربالگری مستأجران را نشان داد که باعث محرومیت افراد از حق مسکن شده بود.

چنین نقص‌هایی می‌توانند تبعات سنگینی داشته باشند. در یک پروندهٔ بریتانیایی در سال ۲۰۲۴، دو شرکت یکدیگر را مقصر اطلاعات اشتباه بدهی دانستند که منجر به فاجعه مالی برای یک قربانی بی‌گناه شد. در سال ۲۰۲۰، Breonna Taylor در جریان یورش پلیس به خانه‌اش در کنتاکی کشته شد—یورشی که براساس داده‌های غلط انجام شد. پلیس، به اشتباه، آدرس او را به مظنونی ربط داده بود که در واقع در جای دیگری سکونت داشت.

در برخی موارد، ما حق مشاهده یا تصحیح داده‌های خود را داریم، اما این راهکارها ارزش محدودی دارند. خبرنگار Julia Angwin برای کتاب خود با عنوان Dragnet Nation تلاش کرد اطلاعاتش را نزد دلالان داده اصلاح کند، اما دریافت که درصد بالایی از خطاها ظرف شش ماه دوباره ظاهر شدند—even after official corrections.

حتی حق حذف داده‌ها نیز، در بهترین حالت، ارزش محدودی دارد. برخی از پردازش‌های داده‌ای الزام قانونی دارند، و برخی برای ارائهٔ خدمات ضروری هستند.

بنابراین، تمرکز ما نباید بر دوگانهٔ «پنهان‌سازی کامل داده‌ها» یا «واگذاری کامل کنترل» باشد. ما به راه‌حل‌هایی نیاز داریم که یکپارچگی را در اولویت قرار دهند و میان حفظ حریم خصوصی و منافع اشتراک‌گذاری داده، توازن برقرار کنند.

البته در مدیریت هویت دیجیتال پیشرفت‌هایی داشته‌ایم. سامانه‌های قابل اعتمادی در طی سال‌ها توسعه یافته‌اند که می‌توانند بسیاری از مشکلات موجود را حل کنند. برای مثال، احراز هویت دیجیتالی را تصور کنید که مانند یک گوشی قفل‌شده عمل می‌کند—فقط وقتی شما آن را باز می‌کنید و استفاده می‌کنید، قابل دسترسی است. یا ابزاری را در نظر بگیرید که همهٔ مدارک شما—گواهینامه رانندگی، مدارک حرفه‌ای، اطلاعات سلامت—را در خود دارد و امکان اشتراک‌گذاری گزینشی را فراهم می‌کند، بدون افشای همه‌چیز. حتی می‌توانید فقط یک سلول از یک جدول یا یک فیلد خاص از یک فایل را به اشتراک بگذارید. این فناوری‌ها همین حالا وجود دارند و به شما اجازه می‌دهند تا حقایق خاصی را به‌صورت امن اثبات کنید، بدون آن‌که کنترل کلی هویت‌تان را از دست بدهید. این فقط یک بهبود نظری نسبت به نام کاربری و رمز عبور نیست؛ بلکه یک تغییر بنیادین در نگرش ما نسبت به اعتماد و احراز هویت دیجیتال است.

استانداردهای لازم برای این رویکرد در عصر وب ۲.۰ پدید آمدند. اما به‌طور گسترده مورد استفاده قرار نگرفتند، چرا که شرکت‌های پلتفرمی بیشتر به حفظ انحصار بر داده‌ها و هویت کاربران علاقه داشتند. آن‌ها کنترل بر هویت را به ابزاری برای سلطه بر بازار و کسب درآمد تبدیل کردند. داده را دارایی شرکتی تلقی کرده و از استانداردهای باز که مالکیت داده را دموکراتیک می‌کرد، اجتناب کردند. سامانه‌های بسته و اختصاصی به نفع آن‌ها بوده‌اند.

اما مسیر دیگری وجود دارد. پروتکل Solid، که توسط سر تیم برنرز-لی ابداع شده، بازتعریفی رادیکال از نحوهٔ تعامل داده‌ها در فضای آنلاین ارائه می‌دهد. Solid مخفف “SOcial LInked Data” است. در هستهٔ خود، این پروتکل داده‌ها را از برنامه‌ها جدا می‌کند و اطلاعات شخصی را در «کیف‌داده»هایی تحت کنترل کاربر ذخیره می‌کند: مخازن امن و شخصی که کاربر می‌تواند هرجا که بخواهد آن‌ها را میزبانی کند. برنامه‌ها می‌توانند به بخش‌های خاصی از این کیف‌داده‌ها دسترسی داشته باشند، اما مالکیت و کنترل در دست کاربر باقی می‌ماند.

Solid صرفاً یک سیستم ذخیره‌سازی توزیع‌شده نیست. بلکه معماری آن مدل مالکیت داده‌ها را وارونه می‌سازد. به‌جای آن‌که شرکت‌ها مالک دادهٔ کاربران باشند، خود کاربر تنها منبع معتبر برای اطلاعات شخصی‌اش می‌شود. این پروتکل تمامی استانداردها و فناوری‌های هویتی موجود را ادغام و گسترش می‌دهد و یک پشتهٔ جامع می‌سازد که هویت فردی را در مرکز معماری دیجیتال قرار می‌دهد.

این الگوی «هویت‌محور» بدان معناست که هر تعامل دیجیتال با فرد احراز هویت‌شده‌ای آغاز می‌شود که کنترل داده‌های خود را در دست دارد. برنامه‌ها به جای انبارهای داده، به نمایی از داده‌های متعلق به کاربر تبدیل می‌شوند. این معماری، قابلیت همکاری بی‌سابقه‌ای را ممکن می‌سازد؛ خدمات می‌توانند دقیقاً به همان داده‌هایی که نیاز دارند، آن‌هم طبق مرزهای تعیین‌شده از سوی کاربر، دسترسی داشته باشند.

Solid تضمین می‌کند که مقاصد کاربر به‌طور شفاف بیان شده و در سراسر اکوسیستم به‌درستی اجرا می‌شوند. به‌جای پیاده‌سازی منطق‌های سفارشی و مجزا برای کنترل دسترسی در هر برنامه، Solid یک رویکرد استاندارد و اعلامی ارائه می‌دهد که در آن مجوزها به‌صورت فهرست‌های کنترل دسترسی یا سیاست‌هایی به منابع پیوست می‌شوند. کاربران می‌توانند با دقت بالا مشخص کنند چه کسی به چه داده‌ای دسترسی دارد—با عباراتی ساده مانند: «آلیس می‌تواند این سند را بخواند» یا «باب می‌تواند به این پوشه بنویسد». این قواعد مجوز در تمامی برنامه‌ها ثابت می‌مانند، و در نتیجه پراکندگی و رفتارهای غیرقابل‌پیش‌بینی سیستم‌های سنتی کنترل دسترسی از میان می‌رود.

این تغییر معماری، برنامه‌ها را از زیرساخت داده‌ای جدا می‌کند. برخلاف پلتفرم‌هایی مانند فیس‌بوک که نیازمند سیستم‌های عظیم پشتیبان برای ذخیره‌سازی، پردازش و کسب درآمد از داده‌های کاربران هستند، برنامه‌های مبتنی بر Solid می‌توانند سبک، تخصصی و صرفاً متمرکز بر کارکرد باشند. توسعه‌دهندگان دیگر نیازی به ساخت زیرساخت‌های ذخیره‌سازی، ردیابی کاربران یا لوله‌کشی تحلیل داده ندارند؛ بلکه می‌توانند ابزارهایی بسازند که صرفاً به داده‌های مورد نیاز خود دسترسی می‌خواهند، و پروتکل وظیفهٔ مدیریت دسترسی و ذخیره‌سازی را بر عهده دارد.

در حوزهٔ سلامت، این تحول چشم‌گیر است. در سیستم فعلی، سوابق پزشکی افراد بین پایگاه‌های دادهٔ متعدد و اختصاصی بیمه‌ها، بیمارستان‌ها و فروشندگان پرونده‌های الکترونیک سلامت پراکنده‌اند. بیماران، به‌جای آن‌که یک فرد یکپارچه باشند، به قطعات پازلی از اطلاعات تبدیل می‌شوند و اغلب نه به سابقهٔ کامل خود دسترسی دارند و نه می‌توانند اشتباهات را اصلاح کنند. در عین حال، این پایگاه‌های داده دائماً در معرض نفوذ و افشای اطلاعات هستند.

پروتکل Solid امکان رویکردی کاملاً متفاوت را فراهم می‌کند. بیماران می‌توانند سوابق پزشکی جامع خود را، امضا‌شده با کلیدهای رمزنگاری‌شده توسط ارائه‌دهندگان خدمات سلامت معتبر، در کیف‌دادهٔ شخصی خود نگه دارند. هنگام مراجعه به یک پزشک جدید، بیمار می‌تواند با اطلاعات کامل و قابل‌تأیید وارد شود، بدون آن‌که نیاز به شروع مجدد یا طی مراحل خسته‌کننده انتقال پرونده باشد.

در صورت نیاز به مراجعه به متخصص، بیمار می‌تواند فقط اطلاعات مرتبط و ضروری را به‌صورت موقت در اختیار قرار دهد—مثلاً سوابق قلبی و اطلاعات پیش‌زمینه ضروری برای یک متخصص قلب. همچنین، بیمار می‌تواند داده‌های غنی‌تری مانند اطلاعات تغذیه یا تندرستی را در اختیار متخصص بگذارد. پزشک نیز یافته‌ها و توصیه‌های درمانی خود را با امضای دیجیتال به کیف‌دادهٔ بیمار اضافه می‌کند. این فرآیند هم شکاف‌های اطلاعاتی خطرناک را از میان برمی‌دارد و هم به بیمار امکان کنترل کامل بر آن‌چه، چه کسی و چرا می‌بیند، می‌دهد.

حتی پس از پایان رابطه بیمار–پزشک، بیمار همچنان مالک تمام داده‌های تولید‌شده در آن رابطه باقی می‌ماند. پزشک قبلی دیگر به آن داده‌ها دسترسی ندارد، مگر با اجازهٔ صریح. اما امضای آن پزشک همچنان بخشی معتبر و قابل تأیید از سابقهٔ پزشکی باقی می‌ماند.

برای پردازش بیمه، بیمار می‌تواند دسترسی محدود، قابل ثبت و موقتی به اطلاعات خاص مورد نیاز بدهد—نه بیشتر و نه کمتر. شرکت‌های بیمه داده‌های تأیید‌شده و مرتبط را دریافت می‌کنند، بدون آن‌که پروفایل‌های مخفی و پرریسکی از کاربران تشکیل دهند یا داده‌ها را بیش از حد نگه دارند. این رویکرد، خطر سوءاستفاده، نقض حریم خصوصی و هزینه‌های اداری را به‌شدت کاهش می‌دهد.

و شاید از همه مهم‌تر، این معماری به بیماران امکان می‌دهد تا به‌صورت گزینشی در پژوهش‌های پزشکی مشارکت کنند، بدون آن‌که حریم خصوصی‌شان نقض شود. آن‌ها می‌توانند داده‌های ناشناس یا مشخص خود را به مطالعاتی که مرتبط با شرایط یا علایقشان است، ارائه دهند—با کنترل کامل بر اینکه چه داده‌هایی، به چه میزان و برای چه مدتی به اشتراک گذاشته می‌شوند. پژوهشگران نیز به داده‌های متنوع‌تری دست خواهند یافت، بدون آن‌که کنترل کاربران را نقض کنند—این یک مدل اخلاقی درست برای پیشرفت دانش پزشکی است.

این پیامدها به سلامت محدود نمی‌مانند. در خدمات مالی، کاربران می‌توانند سوابق تراکنش و اعتبار مالی خود را بدون اتکا به شرکت‌های اعتبارسنجی نگه دارند. در آموزش، دانش‌آموزان می‌توانند گواهینامه‌ها و پرتفوی خود را به‌صورت مالکانه جمع‌آوری کنند، نه اینکه به سوابق پراکندهٔ مؤسسات متکی باشند. در اشتغال، کارکنان می‌توانند سوابق حرفه‌ای و گواهینامه‌های تأیید‌شدهٔ قابل‌انتقال داشته باشند. در همهٔ این موارد، Solid به افراد امکان می‌دهد مالک داده‌های خود باشند، در حالی که امکان راستی‌آزمایی و اشتراک‌گذاری گزینشی همچنان محفوظ است.

اقتصاد وب ۲.۰ ما را به‌سمت پلتفرم‌های متمرکز و سرمایه‌داری نظارتی سوق داد، اما همواره مسیر بهتری وجود داشته است. Solid همهٔ اجزای پراکنده را در یک کل منسجم گرد می‌آورد تا معماری هویت‌محور را محقق کند—معماری‌ای که از ابتدا باید می‌داشتیم. این پروتکل فقط مشکلات فنی را حل نمی‌کند؛ بلکه ناهماهنگی بنیادین در مشوق‌های وب امروزی را که آن را به محیطی خصمانه برای کاربران و توسعه‌دهندگان تبدیل کرده، اصلاح می‌کند.

در جهانی که به‌سمت دیجیتالی‌ شدن کامل پیش می‌رود، این تغییر معماری نه‌تنها ممکن، بلکه ضروری است. افراد باید بتوانند هویت دیجیتال تأیید‌شده و تاریخچهٔ خود را نگهداری و ارائه کنند—بدون آن‌که وابسته به پایگاه‌های دادهٔ انحصاری و جزیره‌ای باشند. پروتکل Solid تحقق این آینده را از نظر فنی ممکن می‌سازد.

این مقاله با همکاری Davi Ottenheimer نوشته شده و نخستین بار در وبلاگ Inrupt منتشر شده است.

منبع: https://www.schneier.com/blog/archives/2025/07/how-solid-protocol-restores-digital-agency.html

مقاله قبلی۴۰٬۰۰۰ وب‌سایت وردپرس در معرض خطر به‌ دلیل آسیب‌پذیری در افزونه Post SMTP
مقاله بعدیسواستفاده باج‌افزار Akira از VPNهای SonicWall – احتمال حمله روز صفر به دستگاه‌های کاملاً به‌روز

نظر بدهید

لطفا نظر خود را بنویسید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید

This site uses Akismet to reduce spam. Learn how your comment data is processed.